موسای دلم از همگان مایوس است
چون نوح به دریا زدنم ملموس است
سوراخ نکن کشتی قلبم را خضر
چون غصه و غم میان اقیانوس است!
نوشته شده توسط اسیرگمنام... در یک شنبه 18 شهريور 1397برچسب:, |
دوستت دارم تو را، چینی و لاتین ، ترک و هند
سنی چوخ ایستیرم، وو آی نی، مری دوست، مای فِرِند
خلاقیت ادبی(به ترتیب ترکی،چینی، هندی، لاتین)
میثم جلالی
نوشته شده توسط اسیرگمنام... در دو شنبه 12 شهريور 1397برچسب:, |
رویِ غم و غصه کار باید بکنم
خرج ِ دل بی قرار باید بکنم
یک روز اگر شده نمی دانم کی؟!
از دست ِ دلم فرار باید بکنم
نوشته شده توسط اسیرگمنام... در جمعه 19 مرداد 1397برچسب:, |
همیشه قامت و پیراهن خودش خیس است
کسی که چتر برای رفیق میگیرد...
نوشته شده توسط اسیرگمنام... در شنبه 6 مرداد 1397برچسب:, |
نرنج از اینکه فلانی بد از تو می گوید
قفس نشین همه را راه راه می بیند
نوشته شده توسط اسیرگمنام... در شنبه 6 مرداد 1397برچسب:, |
حال من بعد از تو مثل دانش آموزی ست که
خستـه از تکلیف شب، خوابیده روی دفترش
نوشته شده توسط اسیرگمنام... در دو شنبه 1 مرداد 1397برچسب:, |
نیکی کن و خوش باش ز آرامش وجدان
بگذار بگویند فلانی بدِ دنیاست ...
نوشته شده توسط اسیرگمنام... در چهار شنبه 27 تير 1397برچسب:, |
پروانه ها در پیله دنیا را نمی فهمند
ساحل نشینان قدر دریا را نمی فهمند
مثل همه ما هم خیال زندگی داریم
اما نمی دانم چرا ما را نمی فهمند..!
نوشته شده توسط اسیرگمنام... در شنبه 9 تير 1397برچسب:, |
دلم برا روزایی که تو دبستان با دوستام دعوام میشد
کیفشونو ورمیداشتم پرت کنم
میگفتن: نننننداااززز قرآن توشه !
تنگ شده !
نوشته شده توسط اسیرگمنام... در چهار شنبه 15 فروردين 1397برچسب:, |
با درِ خانه؛ عکس میگیریم
با بُرس، شانه عکس میگیریم
غیرِ آن عکس ها که میدانید!
با لب و چانه عکس میگیریم
آشنا خسته گر بگردد با
فردِ بیگانه عکس میگیریم
ما به هرجا که میرویم اول
زود یکدانه عکس میگیریم
گاه پیش آمده که با اتوبوس
توی پایانه عکس میگیریم
گاه پیش آمده که تنها با
میزِ صبحانه عکس میگیریم
الغرض دشمنِ همیم اما
هی صمیمانه عکس میگیریم!
نوشته شده توسط اسیرگمنام... در چهار شنبه 15 فروردين 1397برچسب:, |
در مَعرض گُذرم ، مثل ساقه ها
افتاده اند دورو برم بی علاقه ها
چون کودکی که در آغوش مادر است
من می روم بغل نهج البلاغه ها..
نوشته شده توسط اسیرگمنام... در شنبه 11 فروردين 1397برچسب:, |
شده ام پنجره ای رو به خودم
ترسم این است که سنگم بزنند
ترسم این است که افرادِ محل
بهرِ تخریب؛ کلنگم بزنند...]
نوشته شده توسط اسیرگمنام... در شنبه 14 بهمن 1396برچسب:, |
ما ، یکسره بی نام و نشانی شدگان
خاکیم و به پای آسمانی شدگان
دنیاست کتابخانه ای بی سر و ته
ماییم نخوانده بایگانی شدگان
نوشته شده توسط اسیرگمنام... در شنبه 14 بهمن 1396برچسب:, |
خیام...ابوسعید ....نه! آن ها نه!
حافظ...سعدی... ،شاهِ غزلخوان ها، نه!
با این همه دوست ،مولوی دلتنگ است
بی شمس ، تمامِ این خیابان ها نه...!
نوشته شده توسط اسیرگمنام... در جمعه 15 دی 1396برچسب:, |
به جان خودت بیفت خودت خودت را بساز
وگرنه دیگران به تو شکل می دهند...
نوشته شده توسط اسیرگمنام... در پنج شنبه 9 آذر 1396برچسب:, |
ببخش!عاشق تو رازدار خوبی نیست
میان کوچه اگر بی گدار می گریم..
نوشته شده توسط اسیرگمنام... در سه شنبه 30 آبان 1396برچسب:, |
تنها و غریب مانده انسان در شهر
سنگین شده سایه ی رفیقان در شهر
محتاج درنگیم در این کثرت رنگ
این است دلیل راهبندان در شهر...
نوشته شده توسط اسیرگمنام... در سه شنبه 30 آبان 1396برچسب:, |
عاشق شدن آوارگى دارد به دنبالش
عاشق شدن يعنى بفهمى خانه بى خانه...
نوشته شده توسط اسیرگمنام... در دو شنبه 8 آبان 1396برچسب:, |
قسمت آسمانیان پرواز
قسمت ما اسارت و ماندن
با نگاهی که غرق حسرت بود
چقدر داد میزدم: من! من!
نوشته شده توسط اسیرگمنام... در دو شنبه 3 مهر 1396برچسب:, |
اهل نماز میشوم , جمله نیاز میشوم
سوی حجاز میشوم "باز مقابلم تویی"
از همه دور میشوم ,نقطه کور میشوم
زنده به گور میشوم "باز مقابلم تویی"..
نوشته شده توسط اسیرگمنام... در چهار شنبه 15 شهريور 1396برچسب:, |
در شهر بودم
دیدم هر کس به دنبال چیزی می دود
یکی بدنبال پول
یکی بدنبال نان
یکی هم به به دنبال اتوبوسی!
اما دریغ هیچکس بدنبال خدا نبود..
نوشته شده توسط اسیرگمنام... در چهار شنبه 15 شهريور 1396برچسب:, |
رودی که دریایی نشد، مرداب خواهد شد
نوشته شده توسط اسیرگمنام... در چهار شنبه 15 شهريور 1396برچسب:, |
یک عمر دویدیم و به جایی نرسیدیم
یک آه کشیدیم و رسیدیم به معراج..
نوشته شده توسط اسیرگمنام... در یک شنبه 22 مرداد 1396برچسب:, |
بیقرارم مثل وقتی مادری با یک شماره
میرود تا باجهها اما سوادش را ندارد...
حکم جنگ آمد تصور کن که سربازی نشسته
غیرتش باقیست اما اعتقادش را ندارد
آب راکد را که دیدی؟ چون سرش بر سنگ خورده
رود بود و حال شوق امتدادش را ندارد
درد یعنی شاعری در دفتر شعرش ببیند
مثل سابق دیگر آن احساس شادش را ندارد
نوشته شده توسط اسیرگمنام... در چهار شنبه 21 تير 1396برچسب:, |
پا میخوریم و حُرمتمان کم نمیشود
زحمت نکش رفیق ،که سجادهایم ما !
نوشته شده توسط اسیرگمنام... در چهار شنبه 21 تير 1396برچسب:, |
- چه نسبتی باهاش داری؟
+ تو کار ساخت و سازیم با هم
- چی میسازید؟
+ خاطره
کانال ما:
..https://telegram.me/digar_nabayad_khoft دیگرنبایدخفت
نوشته شده توسط اسیرگمنام... در یک شنبه 18 تير 1396برچسب:, |
هر گاه دلم رفت تا محبت کسی را به دل بگیرد..
تو او را خراب کردی
خدایا
به هرکه و به هرچه دل بستم
تو دلم را شکستی
عشق هرکسی را که به دل گرفتم
تو قرارازمن گرفتی!
تو اينچنين کردی تا به غيراز تومحبوبی نگيرم!
نوشته شده توسط اسیرگمنام... در جمعه 2 تير 1396برچسب:, |
طفل بودم دزدکی پیر و علیلم ساختند..
آنچه گردون میکند با ما نهانی میکند...
نوشته شده توسط اسیرگمنام... در جمعه 2 تير 1396برچسب:, |
اوضاع رو به راه نباشد چه میکنیم؟
توی بساط آه نباشد چه میکنیم؟
هرکار میکنیم گناه است! مانده ام
در زندگی گناه نباشد چه میکنیم؟
نوشته شده توسط اسیرگمنام... در جمعه 2 تير 1396برچسب:, |
تا زمانی که کور و کر باشیم
از همه چیز بی خبر باشیم
مرگ بر زندگی شرف دارد
آن زمانی که بی ثمر باشیم
از دیاری که در قرق باشد
باید آماده ی سفر باشیم
سالها کارمان فقط این بود
جا بمانیم و پشت در باشیم
وقتی از آب و گل درآمده ایم
حیف باشد که بی اثر باشیم
شاخه ی خشک زود می شکند
خوب میشد که چوبِ تر باشیم
سنگ ، آیینه را نمی فهمد
بعد از این سعی کن سپر باشیم
شعر مفهوم بهتری دارد
اگر از درد با خبر باشیم
بی پدر ها سوار مان هستند
تا زمانی که مثل خر باشیم!
نوشته شده توسط اسیرگمنام... در جمعه 26 خرداد 1396برچسب:, |
بعداز قرآن به سر کردن
.....نوبت ...
چادر به سرکردن است..
برای بانوان..
نوشته شده توسط اسیرگمنام... در جمعه 26 خرداد 1396برچسب:, |
تا روز حشر هر چه بگویم علی کم است
قرآن بی علی ، ثمرش ابن ملجم است.!
نوشته شده توسط اسیرگمنام... در جمعه 26 خرداد 1396برچسب:, |
خانه به خانه در زدم پاسخ ندادند..
بیگانه بیدار است اما دوست خواب است!
نوشته شده توسط اسیرگمنام... در جمعه 26 خرداد 1396برچسب:, |
نشستم پای هر بی ریشه ای ، از پای افتادم
به گلدان بدون گل نباید آب می دادم...!
نوشته شده توسط اسیرگمنام... در یک شنبه 21 خرداد 1396برچسب:, |
نمیدانم که قلبم از کجا تعلیم میگیرد
بدون مشورت با من، خودش تصمیم میگیرد
من از روز تولد تا کنون از بس که دلتنگم
همیشه روز میلادم، دل تقویم میگیرد
چرا حس میکنم در جای دوری که نمیدانم
یکی هر شب برایم مجلس ترحیم میگیرد
مرا اینقدر در محدودیت نگذار! می میرم
که قلب کشوری در موقع تحریم، میگیرد
نگو در یک زمان خاص باید منتظر باشم
دل ِ ساعت - اگر زنگ اش شود تنظیم- میگیرد!
همه در موقع تصمیمگیری در پی عقل اند
برای من ولی تنها دلم تصمیم میگیرد!!
نوشته شده توسط اسیرگمنام... در پنج شنبه 11 خرداد 1396برچسب:, |
گاه دلسوز است، گاهی سخت میسوزاندم..
عشق، گاهی مادر است وگاه هم نامادری
نوشته شده توسط اسیرگمنام... در پنج شنبه 11 خرداد 1396برچسب:, |
یک نفر نیست به داد من تنها برسد..
آنقدر دام گنه دور و برم افتاده..!
نوشته شده توسط اسیرگمنام... در پنج شنبه 11 خرداد 1396برچسب:, |