آرام و روان و نـــرم و سنجیده رَوَد
مــــا ناله کنان و یار،نشنیـــــده رَوَد
نوشته شده توسط اسیرگمنام... در جمعه 11 تير 1395برچسب:, |
جای خلوت کردن و بیتوته جلوت میکنم
پنبه ای در گوشم و یک ریز صحبت میکنم
من خودم وضعم خراب است و گنه کارم ولی
این و آن را دائما دارم نصیحت میکنم
جای شاکر بودن و تسلیم امر تو شدن
تا بلایی میرسد فورا شکایت میکنم
تازه فهمیدم چرا سوزی ندارد ناله ام
.چونکه تهمت میزنم یا اینکه غیبت میکنم
من خودم را میشناسم، رو نده گاهی بزن
اینقدر بخشش نکن دارم بدعادت میکنم
سیئاتم را بدل کردی به خوبی ها، ولی
جای عبد تو شدن به تو خیانت میکنم
کربلا رفتن برای من شده یک آرزو
اربعینی قسمتم کن التماست میکنم
نوشته شده توسط اسیرگمنام... در یک شنبه 6 تير 1395برچسب:, |
یک جور زدند که از دو زانو افتاد
یا فاطمه ای گفت و به پهلو افتاد
نوشته شده توسط اسیرگمنام... در شنبه 5 تير 1395برچسب:, |
علما هم ز نگاهت دلشان می جنبد...
من بیچاره که یک حوزوی سطح یکم..
نوشته شده توسط اسیرگمنام... در پنج شنبه 3 تير 1395برچسب:, |
آمار خراب است...نمودار شکستم.............کم دل ز کسی بردم و بسیار شکستم
گفتم دل من غرق گناه است تو گفتی:........صد بار اگر، من صد و یک بار شکستم
نوشته شده توسط اسیرگمنام... در پنج شنبه 3 تير 1395برچسب:, |
یک شب وسط شور حسین آخر هیئت
شیرین سخنی کردم و گفتم حسن از عمد
نوشته شده توسط اسیرگمنام... در سه شنبه 1 تير 1395برچسب:, |
حاضرم وام بگیرم و بدهکار شوم
بهر آبادی و احداث حریم حسنی
نوشته شده توسط اسیرگمنام... در سه شنبه 1 تير 1395برچسب:, |
تو همان جرعه آبی که نشد وقت سحر
بزنم توی "رگ" و زود "اذان" را گفتند..
نوشته شده توسط اسیرگمنام... در شنبه 29 خرداد 1395برچسب:, |
شبیه خنده ی تلخ رقیب ها شده ایم
به جای سیب، اسیر دو سیب ها شده ایم
صدای هق هق آن گریه های زیبا کو؟
گرفت طعم مناجات طعم تنباکو
برای خواندن بعضی دعای معروفه
زیادفرق ندارند کافه یا کوفه!
میان معرکه امن یجیب هم خوب است
حرم پس از دوسه ساعت دوسیب هم خوب است
ظهور می کند آری صداکنید حتما!
میان کام گرفتن دعاکنید حتما!
کنایه بود ولی روضه خوان مواظب باش
آهای هیئتی ِنوجوان مواظب باش
نوشته شده توسط اسیرگمنام... در جمعه 28 خرداد 1395برچسب:, |
ماندگارترین دوست ِ تو........
کسی است که تو را به خاطر خودت بخواهد.....
بی آنکه به تو نیاز داشته باشد..
ابوحمزه ثمالی
نوشته شده توسط اسیرگمنام... در سه شنبه 25 خرداد 1395برچسب:, |
"یکی بود
یکی نبود
غیر از خدا
هیچکی نبود"
کوتاه ترین
و توحیدی ترین
قصه دنیا...
نوشته شده توسط اسیرگمنام... در سه شنبه 25 خرداد 1395برچسب:, |
به تعظیم مردم این
زمانه اعتماد نکن!
تعظیم آنان
همانند خم شدن دو
سر کمان است
که هر چه بهم نزدیکتر شوند
تیرش کشنده تر است.!
نوشته شده توسط اسیرگمنام... در دو شنبه 24 خرداد 1395برچسب:, |
زندگی با تغییر یک «حرف» میشود بندگی؛
اینجا هم محلّ همان «حرف»!
نوشته شده توسط اسیرگمنام... در چهار شنبه 19 خرداد 1398برچسب:, |
جمله ی که روی یک سنگ قبر بود ؛نوشته بود:
ای رهگذر من هم روزی اینجا رهگذر بودم …
نوشته شده توسط اسیرگمنام... در یک شنبه 16 خرداد 1395برچسب:, |
قضای نماز یعنی
خدا هنوز منتظر
حرفهایمان
نشسته است!
نوشته شده توسط اسیرگمنام... در سه شنبه 11 خرداد 1395برچسب:, |
اگر کسی می خواهد دانشمند شود، دنیا برای او به مثابه مدرسه است
و اگر انسانی می خواهد سعادتمند شود، دنیا برای او مزرعه است،
ولی اگر می خواهد به هر دو برسد،
باید مزرعه و مدرسه بودن را، در کنار یکدیگر ببیند.
نوشته شده توسط اسیرگمنام... در یک شنبه 9 خرداد 1395برچسب:, |
با انسان های رنگین کمانی این روزگار
هرچه کمرنگ تر ... بهتر ...
نوشته شده توسط اسیرگمنام... در جمعه 7 خرداد 1395برچسب:, |
آنها که نشناختندش گفتند : دیوان حافظ
ولی آنها که شناختند گفتندش: دیوانه حافظ !
نوشته شده توسط اسیرگمنام... در جمعه 7 خرداد 1395برچسب:, |
برای با تو پریدن، پری نمانده برایم ...
چه می شود ز سر لطف، دعا کنی تو برایم ...
نوشته شده توسط اسیرگمنام... در پنج شنبه 30 ارديبهشت 1395برچسب:, |
نسبت عٖشق به من نسبت جان است به تن
تـو بگو من به تـو مشتاق ترم یا تـو به من
نوشته شده توسط اسیرگمنام... در شنبه 25 ارديبهشت 1395برچسب:, |
شعبان شد و ما اگر چه عصیان داریم
بر لطف حق امید فراوان داریم
از زمره ی این الرجبیون ماندیم
امید به وعده های شعبان داریم
نوشته شده توسط اسیرگمنام... در شنبه 25 ارديبهشت 1395برچسب:, |
و خدا گفت که شب مایه ی آرامش توست...
بخدا تا به سحر،شب همه آشفته ترم!
نوشته شده توسط اسیرگمنام... در شنبه 18 ارديبهشت 1395برچسب:, |