به تعظیم مردم این
زمانه اعتماد نکن!
تعظیم آنان
همانند خم شدن دو
سر کمان است
که هر چه بهم نزدیکتر شوند
تیرش کشنده تر است.!
نوشته شده توسط اسیرگمنام... در دو شنبه 24 خرداد 1395برچسب:, |
زندگی با تغییر یک «حرف» میشود بندگی؛
اینجا هم محلّ همان «حرف»!
نوشته شده توسط اسیرگمنام... در چهار شنبه 19 خرداد 1398برچسب:, |
جمله ی که روی یک سنگ قبر بود ؛نوشته بود:
ای رهگذر من هم روزی اینجا رهگذر بودم …

نوشته شده توسط اسیرگمنام... در یک شنبه 16 خرداد 1395برچسب:, |
قضای نماز یعنی
خدا هنوز منتظر
حرفهایمان
نشسته است!
نوشته شده توسط اسیرگمنام... در سه شنبه 11 خرداد 1395برچسب:, |
اگر کسی می خواهد دانشمند شود، دنیا برای او به مثابه مدرسه است
و اگر انسانی می خواهد سعادتمند شود، دنیا برای او مزرعه است،
ولی اگر می خواهد به هر دو برسد،
باید مزرعه و مدرسه بودن را، در کنار یکدیگر ببیند.

نوشته شده توسط اسیرگمنام... در یک شنبه 9 خرداد 1395برچسب:, |
با انسان های رنگین کمانی این روزگار
هرچه کمرنگ تر ... بهتر ...

نوشته شده توسط اسیرگمنام... در جمعه 7 خرداد 1395برچسب:, |
آنها که نشناختندش گفتند : دیوان حافظ
ولی آنها که شناختند گفتندش: دیوانه حافظ !

نوشته شده توسط اسیرگمنام... در جمعه 7 خرداد 1395برچسب:, |
برای با تو پریدن، پری نمانده برایم ...
چه می شود ز سر لطف، دعا کنی تو برایم ...

نوشته شده توسط اسیرگمنام... در پنج شنبه 30 ارديبهشت 1395برچسب:, |
نسبت عٖشق به من نسبت جان است به تن
تـو بگو من به تـو مشتاق ترم یا تـو به من

نوشته شده توسط اسیرگمنام... در شنبه 25 ارديبهشت 1395برچسب:, |
شعبان شد و ما اگر چه عصیان داریم
بر لطف حق امید فراوان داریم
از زمره ی این الرجبیون ماندیم
امید به وعده های شعبان داریم

نوشته شده توسط اسیرگمنام... در شنبه 25 ارديبهشت 1395برچسب:, |
و خدا گفت که شب مایه ی آرامش توست...
بخدا تا به سحر،شب همه آشفته ترم!

نوشته شده توسط اسیرگمنام... در شنبه 18 ارديبهشت 1395برچسب:, |
من یکی را می شناسم
صبح زیر لب بسم الله میگوید..
ظهر "چپ" می زند..
غروب که میشود " لیبرال" است..
و شب "کمونیست" بر میگردد..
و من با خودم چه میکنم..؟

نوشته شده توسط اسیرگمنام... در پنج شنبه 16 ارديبهشت 1395برچسب:, |
در خیال من نمیگنجد دلم را بشکنی............
هرکسی آمد، شکست امّا تو هرکس نیستی

نوشته شده توسط اسیرگمنام... در شنبه 11 ارديبهشت 1395برچسب:, |
صفايى بود ديشب با خيالت خلوت ما را
ولى من باز پنهانى تو را هم آرزو كردم

نوشته شده توسط اسیرگمنام... در دو شنبه 6 ارديبهشت 1395برچسب:, |
چند سالته ؟
وقتی سرحالم ۱۶ سال ،
وقتی خسته ام ۲۵ سال
امروز چند سالته ؟
هزار سال..

نوشته شده توسط اسیرگمنام... در دو شنبه 30 فروردين 1395برچسب:, |
حال من حال اسیریست که هنگام فرار
یادش افتاد کسی منتظرش نیست, نرفت

نوشته شده توسط اسیرگمنام... در شنبه 28 فروردين 1395برچسب:, |