من یکی را میشناسم..
من یکی را می شناسم
صبح زیر لب بسم الله میگوید..
ظهر "چپ" می زند..
غروب که میشود " لیبرال" است..
و شب "کمونیست" بر میگردد..
و من با خودم چه میکنم..؟
من یکی را می شناسم
صبح زیر لب بسم الله میگوید..
ظهر "چپ" می زند..
غروب که میشود " لیبرال" است..
و شب "کمونیست" بر میگردد..
و من با خودم چه میکنم..؟
یکی از علمای حوزه علمیه قم میگفت:
از تفسیر المیزان در حضورش تعریف کردم، علامه طباطبایی فرمود:
«تعریف نکن که خوشم میآید و ممکن است خلوص و قصد قربتم از بین برود.»
ایشان میفرمودند:
«شخصیت را خدا میدهد و با امور دنیوی هرگز انسان به کسب شخصیت نایل نمیگردد.»
علامه طبرسی میگوید:
مسافتی که حضرت زینب از تل زینبیه تا قتلگاه طی کرد
معادل 50سال بود .
از علامه سوال شد؛
چطور چنین چیزی ممکن است؟؟
علامه پاسخ داد:
شاهد آن این مطلب است که وقتی حضرت زینب
بر بالای تل ایستاده بود موهایش سیاه بود،
ولی وقتی به قتلگاه رسید از شدت عمق مصیبت موهایش سفید شد.
در سختی عشق منعطف خواهم شد..... از هرچه به جز تو منصرف خواهم شد
یک روز به شوق دیدن " آقایم" ................. در "مسجد سهله" معتکف خواهم شد!