فکروذکر

بی وضو وارد نشو....میکده حمام نیست

راز قالیچه حضرت سلیمان(ع)از زبان مرحوم قاضی

 

علامه طباطبائی می‌فرماید؛ برادر ما به وسیله شاگردش از حضرت قاضی سوال کرده بود که:

قالیچه حضرت سلیمان که آن حضرت روی آن می‌نشست و به مشرق و مغرب عالم می‌رفت؛

آیا روی اسباب ظاهریه و چیز ساخته شده‌ای بود؟

و یا از مُبدعات الهیّه بود و هیچ گونه با اسباب ظاهریه ربطی نداشت؟  

آن شاگرد چون از مرحوم قاضی سوال می‌کند، ایشان فرموده بودند: فعلا چیزی در نظرم نمی‌آید

و لیکن یکی از موجوداتی که در زمان حضرت سلیمان بودند

و در این کار تصدّی داشتند الان زنده‌اند، می‌روم و از او می‌پرسم.

در این حال مرحوم قاضی روانه شدند و مقداری راه رفتند، تا آنکه منظره کوهی نمایان شد

چون به دامنه کوه رسیدند یک شبحی در وسط کوه که شباهت به انسان داشت دیده شد.

آن شاگرد از مکالماتشان هیچ نفهمید، ولی چون مرحوم قاضی برگشتند، گفتند:

می‌گوید از مبدعات الهیه بود و هیچ‌گونه اسباب ظاهریه در آن دخالتی نداشته است.

 


مگر میشود...

 

جوانی از مشهد بازگشت ...
نزد آیت الله بهجت رفت:
ایشان فرمودند:خوب رفتی آقا را دیدی دیگر..
جوان با تعجب گفت :نه!!!
فرمودند:حتما صدایش را شنیدی پس..
جوان گفت:نه!!
فرمودند :مگر می شود کسی مشهد برود و امام رضا علیه السلام را نبیند.

 


روز مرد...

 

خواب دیدم که زنم جیب مراخالی کرد


ابن سیرین خبرم کرد که روز مرد است

 


نماز اول وقت..

 

 

 


چند سالته؟

 

چند سالته ؟
وقتی سرحالم ۱۶ سال ،
وقتی خسته ام ۲۵ سال

امروز چند سالته ؟
هزار سال..

 

 


درک بیشتر

 

انسـان ها


هـر چه درک بیشتری


داشته باشنـد


درد بیشتـری میکشنـد...

 


تبریک

 

"دوستت دارم"

مناسبت خاص نمی خواهد

  

میلاد امام جوادع و علی اصغر ع مبارک..




محبت..

 

محبّت
همه چیز را
شکست میدهد
و خود شکست
نمی خورد...

 

 


دل...

 


بابای خوبم تولدت مبارک...

 

آقاجان تولد77سالگیتان مبارک!

بے تو هرشب همدم من مے شود یک قطعـہ عکس

عکس هم بد نیست اما اصل کاری بهتر است .


بهشت ازلی

 

دوست داری به بهشت ازلی خیره شوی...؟


عکسِ ی اربـــاب به دیوار بزن...!

 


هیچ کسی اینجا نیست..

 

نظم اعدادبه هم ریخته از رفتن تو..



یك نفر رفت ولى هیچ کسى اینجا نیست...

 


حال من...

 

حال من حال اسیریست که هنگام فرار


یادش افتاد کسی منتظرش نیست, نرفت

 


ما كه همه را يكجا داريم چه كنيم؟

 

بزرگى مى‏گفت، يك كبر در شيطان و يك حرص در آدم و يك بخل در پسر او كه بعدها

تبديل به حسادت گشت و يك شتاب در يونس و يك توجّه به غير در يوسف،

همه‏ى آنها را زمين زد و مبتلا كرد؛


ما كه همه را يكجا داريم چه كنيم؟
زبيرى كه تا ديروز با على (ع) بوده، از او جدا شده.
منى كه تا ديروز با تو بودم و از تو مى‏پذيرفتم،

با اولين تندى با تو درگير مى‏شوم. نفرت و دشمنى مى‏آيد.
يك كبر، يك عصبيّت، يك قدرت و يك عزّت را خواستن،

كافى است براى اينكه درگيرى ايجاد كند. و كافى است،

پدرى را با فرزندش درگير نمايد و چشم فرزندش را درآورد.

 


یک جا نشین...

 

هَر لَحْظِه قِبْلِه اَم مُتِمٰایِل بِه گُوشِه ایست

یک جٰا نِشینُ و قِبْلِه یِ مٰا را بِه هَم مَزَن

 

 


ساعت 9

 

کاش هرشب


ساعت9
نیت های بد فردا را


در نایلونی سیاه


درب خانه


می گذاشتیم

 




ماه عجب آمد.....

 

ماه رجبـــــ رسیده مرا پاڪ کن حسیـــــن

این دل براے ماه خدا رو بہ راه نیستـــــ

 


جانم امام هادی ع.... تسلیت.

 

سخت سیلی زده بر بی ادبی ، با ادبش

هرکه لبیک علی النقی آید به لبش...

 

 


نماز خواندن سخت است!

 


باور مکن..

 

دوستت دارم شنیدی این میان باور نکن


این جماعت مصلحت باشد بلاکت میکنند

 


Weblog Themes By Pichak

صفحه قبل 1 ... 25 26 27 28 29 ... 65 صفحه بعد

نويسندگان

لينک هاي مفيد

درباره وبلاگ


به وبلاگ ماخوش آمدید... فقط نظر فراموش نشه عزیزان.. مارو هم لینک کنید..

آخرين مطالب