حوالست باشه..
روباهی از شتری پرسید:
عمق این رودخانه چقدر است؟
شتر جواب داد:
تا زانو
ولی وقتی روباه توی رودخانه پرید ، آب از سرش هم گذشت!
روباه همانطور که در آب دست و پا می زد و غرق می شد به شتر گفت:
تو که گفتی تا زانووووو!
و شتر جواب داد: بله ، تا زانوی من ، نه زانوی تو!
پ.ن1: يادمون باشه!
هنگامی که درکاری از کسی مشورت می گیریم باید
شرایط طرف مقابل و خودمان را هم در نظر بگیریم.
لزوماً درکارها هر تجربه ای که دیگران دارند ممکن است برای ما مناسب نباشد.
هر کس عادت به تاخیر نمازها کرده است:
خود را برای تاخیر در همه ی امور زندگی آماده کند؛
تاخیر در ازدواج، تاخیر در اشتغال ، تاخیر در تولداولاد ، تاخیر در سلامتی وعافیت!
هر قدر که امور نمازت منظم باشد
امور زندگیت هم تنظیم خواهد شد!
مگر نمیدانی که رستگاری و سعادت با نماز قرین گشته است؟!
من که از چشمان ِ تو افتاده ام، دیگر چه سود؟
کُـلّ واحــد های تِرمـم را بیوفتــم... به دَرَک!
می گویند گنجشکی بر شاخه درخت تنومندی نشسته بود و هنگامی که
خواست برود به درخت گفت:"درخت جان!
محکم باش که میخواهم بلند شوم ! مبادا بلرزی!"
درخت هم با آرامش به گنجشک گفت:
گنجشک جان! من نفهمیدم که تو کی آمدی که حالا میخواهی بروی!
نمرود ها
نمرها را
همیشه تاریخ
کشته اند...!
شهادت شیخباقرالنمر را بهامام زمان(عج)وشیعیان جهانتسلیت عرضمینمائیم..
مرگ بر آل سعود
بدون عشق، کم کم مغز من از کار می افتد! نوار قلب من بر چرخه ی تکرار می افتد!
شبیه آخرین برگ درختی پیر، در طوفان، کهتا حالا نیفتاده، ولی این بار، می افتد؛ -
شبیه کودک محبوس در انباری خانه که بعد از التماسش، گوشه ی انبار می افتد؛ -
به قدری خسته و دلتنگ و دلگیر و غم آلودم که هر عکسی که میگیرند از من، تار می افتد!
کسانی که قالی می بافند یک نگاه به نقشه دارند و
یک نگاه به قالی وبر اساس آن ،
قالی اویخته خود رامی بافند .
مانیز باید چشم به نقش قرآن داشته وبر اساس آن تار وپود زندگی خود را ببافیم.
اینست که قرآن میفرماید:
* خذ الکتاب : یعنی : کتاب رابگیر ، یعنی بدون نقشه راه حرکت نکن ...