دل نشکستیم..
ما "توبه" شکستیم..
ولی
"دل" نشکستیم..
دل به مفهوم سیاهی کم کم عادت می کند..
چشم وقتی می شود با مبتذل ها همنشین!
ذهنم پر است چون حرمت از مثالها
از باید و نباید و از احتمالها
آقا قبول میکُندَم یا نه؟ میروم
بس که برآمدهست از آقا محالها
مانند کورها به شما تکیه کردهام
من با اشاره حرف زدم مثل لالها
وقتی خیالها همه در بَندِ مشهداند
باید نماز خواند به پشت خیالها
زائر بهشت میرود از روضهٔ رضا
حتی کسی که برده دلش را مدالها
گفتند خوبوبد همه در هم خریدنیاست
خود را فکندهام به دِلِ قیل و قالها
گفتمکه خوشبهحالِ حرم رفتهها و کاش
من هم شوم یکی ز همین خوشبحالها
خواستم كه بُغض را خجل كنم
خنده را به گريه متصل كنم
واژه را دوباره مشتعل كنم
خواستم كه با تو دَرد و دل كنم
گريه ام ولى امان نداد...
......
حالا یه مثال با کلاس تر:
یه کلیپ یا سخنرانی یا مذاکره موفقیت
تو میتوتی. تو باید پولدتر بشی. برا آدم هیچ خط و مرزی وجود نداره. کافیه بخواد ، تمرکز کن. هدفت همش جلوی چشمت باشه. بگو بعد ده سال یک میلیارد پول دارم و خواهی داشت
به نظرتون چنین فردی میتونه یه نماز یا مناجات زیبا و آرامش بخش داشته باشه
فکر نکنم مگر درراستای هدفش
یعنی خدا را بخاطر هدفش میخواد نه بخاطر خدا بودنش
یواش بواش معنویت کم رنگ تر و کم رنگ تر میشه و آخرش تبدیل میشه به یه آدم پول دار. من میگم بت طلایی. یعنی پول داره ولی روح نداره
هزینه زیادیه که پولدار بشی ولی آرامش معنویت را از دست بدی
یا بری سرکار ولی خوشی ها را از خودت حرام کنی
خلاصه مواظب کوه یخ هزینه هاتون باشید
"تقدیم به همه خوبان"
بازهم خواب ریاضی دیده ام
خواب خط های موازی دیده ام
بازهم درخواب گردش میکنم
یاد زنگ خوب ورزش میکنم..
یاد آن شوت و دریبل منحنی
یاد تاکتیک دفاع آهنی..
یاد سوباسا و تارو، کاکرو
خاطرات کودکی، لطفاً نرو....
زنگ آخر، نقشه زشت فرار
صبح فردا ناظم و ترکه انار..
زنگ تفریح ، ساندویچ و بستنی
روی نیمکت، جمله "عشق منی" ..!
میثم جلالی
یا رب! بیا و نذر علی(ع) را قبول کن
زهرا(س) شفا بگیرد و حیدر فدا شود
چه شود فرصت ديدار به ما هم بدهند؟
فيض هم صحبتی يار به مـا هم بدهند؟
آن قدر بر در اين خانه گـدا می مانيم
لقب نوكـــر دربـار به مـــا هم بدهند
از ما چه توقعی که پیکار کنیم؟
یا در ره وصلت طلب خار کنیم..؟
تنها بلدیم بهر تعجیل ظهور
سایتی بزنیم یا که بنر کار کنیم!!!
دوش دیدم که در خیابانی..
برنوشته است پشت نیسانی:
گشت معلوم عاقبت بر من..
جور «محمود»، به ز مهر «حسن»!
عاشق آنسٺ،که فڪرش همہ خدمٺ باشد
صبح ها در عطش عرض ارادٺ باشد
بهتر از حضرٺ ارباب ندیدم شاهے
ڪه چنین باخبر ازحال رعیٺ باشد..!
ما چرا یکی نمیشویم هرگز؟
شاید این قضیه یک "راز" است
یک نفر هم به فکر این دل نیست
حس و حالم شبیه " اهواز" است!
میثم جلالی
منم خلیفه ی تنهای رانده از فردوس
خلیفه ای که از آغاز تخت و تاج نداشت
تفاوت من و اصحاب کهف در این بود
که سکه های من از ابتدا رواج نداشت